خنده حلال (2)
روزی دختری بر کورش کبیر وارد شد و به او گفت : من عاشق تو هستم و می خواهم با تو ازدواج کنم
کورش گفت: لیاقت شما برادر من است که از من زیبا تر است و الآن پشت سر شما ایستاده
دختر می دانست اگر پشت سرش را نگاه کند کورش به او خواهد گفت تو اگر عاشق من بودی هرگز پشت سرت را نگاه نمی کردی بنابراین به او گفت :
زیبایی اصلاً برای من مهم نیست من تو را می پسندم
کورش گفت تو دختر با جلال و جبروتی هستی لیاقت تو برادر دیگر من است که بسیار هم پولدار است و الآن پشت سرت ایستاده
دخترک گفت: پول چرک کف دسته … خودتو عشقه ….
کورش دست هایش را به زانوهایش کوبید و گفت عجب گیری کردیم ها …. و رو به دختر کرد و گفت برای چه عاشق من شدی؟
دخترک گفت: در فضای مجازی! جمله ای از تو خواندم که مرا محصور خود ساخت !
کورش گفت: آن جمله چه بود؟
دختر گفت: آن جمله این بود : “من از قبل باخته بودم مچ انداختن بهانه ای برای گرفتن دستان تو بود”
کورش تأملی کرد و گفت: این جمله از من نیست این را حسین پناهی!!! گفته
دخترک در میان تعجب همگان مکثی کرد و با اخم روی از کورش چرخاند و از کاخ خارج شد
کورش کبیر در فضای کاخ صدایش را بلند کرد و گفت: در نداره این خراب شده که هر کی از راه می رسه میاد تو ….
تجسم آیات قرآن (7)
خنده حلال (1)
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﮔﺎﻭ ﭘﺎﺵ ﻣﯿﺸﮑﻨﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯽﺗﻮﻧﻪ ﺑﻠﻨﺪﺷﻪ ، ﮐﺸﺎﻭﺭﺯ ﺩﺍﻣﭙﺰﺷﮏ ﻣﯿﺎﺭﻩ .
ﺩﺍﻣﭙﺰﺷﮏ ﻣﯿﮕﻪ :
” ﺍﮔﻪ ﺗﺎ 3 ﺭﻭﺯ ﮔﺎﻭ ﻧﺘﻮﻧﻪ ﺭﻭﻯ ﭘﺎﺵ بایسته ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﺑﮑﺸﯿﺪ
” ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺍﯾﻨﻮ ﻣﯿﺸﻨﻮﻩ ﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﭘﯿﺶ ﮔﺎﻭ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ “
ﮔﺎﻭ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﮐﺘﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ …
ﺭﻭﺯ ﺩﻭﻡ ﺑﺎﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﺪﻭ ﺑﺪﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﭘﯿﺶ ﮔﺎﻭ ﻣﯿﮕﻪ :
” ﺑﻠﻨﺪﺷﻮ ﺭﻭ ﭘﺎﺕ ﺑﺎﯾﺴﺖ “
ﺑﺎﺯ ﮔﺎﻭ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﭘﺎﺵ بایسته .
ﺭﻭﺯ ﺳﻮﻡ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻣﯿﺮﻩ ﻣﯿﮕﻪ :
” ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﭘﺎﺷﯽ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ ﻭ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺭﻭ ﭘﺎﺕ بایستی ﮐﺸﺘﻪ میشی “
ﮔﺎﻭ ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺯﻭﺭﭘﺎ ﻣﯿﺸﻪ ..
ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯ ﻣﯿﺮﻩ تو ﻃﻮﯾﻠﻪ ﻭ می بینه ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﭘﺎﺵ ایستاده
خوشحال میشه و ﻣﯿﮕﻪ :
ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﭘﺎﺵ ایستاده ! خدا رو شکر ﺟﺸﻦ بگیرید … اون ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺭﻭ هم ﻗﺮﺑﻮنی ﻛﻨﻴﺪ … “
ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﯽ : ﺧﻮﺩﺗﻮﻧﻮ ﻧﺨﻮﺩ ﻫﺮ ﺁﺷﯽ ﻧﮑﻨﯿﺪ!
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﺧﻼﻗﯽ : ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﮔﺎﻭﻯ ﮐﻤﮏ ﻧﮑﻨﯿﺪ!