صریح و بی تعارف (3)
مادر را ببین دختر را بگیر
قبل ها اینطور می گفتند که مادر را ببین دختر را بگیر !!!
اما امروزه اوضاع فرق کرده …
امروزه مادرها کمتر از پس دختران شان بر می آیند
شاید شما هم دیده باشید مادران محجبه ای را که دخترانشان در خیابان همراه شان است اما مثل مادر محجبه نیستند !!!
دختر ها امروزی فکر می کنند و با مد و لباس امروزی از خونه میان بیرون !!!
دختر ها با فضایی مجازی در ارتباط اند که خیلی از مادرها نحوه استفاده از آن را یا بلد نیستند یا در حد رد و بدل کردن چند پیام با آن آشنایی دارند !!!
امروزه حتی اگر مادر محجبه و متدین باشد نمی توان با دیدن او دخترش را تأیید و تصدیق کرد !!!
مادر را ببین دختر را بگیر دیگه تمام شد !!!
امرزوه باید گفت :
دختر را ببین مادر را ستایش کن
تقدیم به همه مادرانی که شب و روز مراقب اند دخترشان سالم بماند که با دامنی عفیف بره خونه بخت
ان شاء الله
به قلم: ایمان منصوری
mansouri1060@
لطایفی حکیمانه (4)
مردی داخل میوه فروشی محله شد ، و قیمت میوه ها را پرسید
میوه فروش گفت : موز شش هزار تومان ، سیب هشت هزار تومان و …
در این لحظه زنی وارد مغازه شد که میوه فروش او را می شناخت و در همان منطقه سکونت داشت.
زن نیز قیمت میوه ها را پرسید و مرد جواب داد :
موز کیلویی دو هزار تومان، سیب سه هزار تومان …!!!
زن گفت : الحمدلله و چند کیلو میوه خرید
مرد که هنوز آنجا بود از کار میوه فروش تعجب کرد و خشمگینانه نگاهی به او انداخت و خواست با او جر و بحث کند که مرد میوه فروش اشاره ای به او کرد تا دست نگه دارد و صبر کند تا زن از آنجا برود …
میوه فروش میوه ها را به زن داد و زن در حالی که خدا را شکر می کرد با خوشحالی رفت
میوه فروش رو به مشتری کرد و گفت : این زن چهار تا یتیم دارد ، و از هیچ کس کمکی دریافت نمیکند ، و هرگاه میگویم میوه یا هرچه میخواهد مجانی ببرد ناراحت میشود ، اما من دوست دارم به او کمکی کرده باشم و اجری ببرم برای همین قیمت میوه ها را ارزان به او گفتم..
من با خدا معامله میکنم و رضایت او را می خواهم . این زن هر هفته یک بار به اینجا می آیدو به خدا قسم هر بار که این زن از من خرید میکند من آن روز چندین برابر روزهای دیگر سود می برم در حالیکه نمیدانم چگونه چنین میشود و این پولها چگونه به من می رسد …
وقتی میوه فروش چنین گفت ، مشتری لبخند رضایتی زد و کار میوه فروش را تحسین کرد…
نتیجه اخلاقی:
هرگونه که قرض دهی همانگونه پس می گیری
چرا که روزی خواهد آمد که همه فقیر و درمانده دربرابر خدا می ایستند و صدقه دهنده پاداش خود را خواهد گرفت …
لذت برآورده نمودن حاجات دیگران را کسی نمیداند مگر آنکه آن را بر طرف نموده باشد.
پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:
«مَا نَقَصَتْ صَدَقَهٌ مِنْ مَالٍ».
«هیچ مالی با صدقه کم نشده است.
پند های عارفانه (2)
مادامی که گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است؛
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند.
باد، باعث طراوتش میشود،
آب، باعث رشدش میشود،
و آفتاب، به او پختگی و کمال میبخشد.
اما …به محض پاره شدن آن بند؛و جدا شدن از درخت،
آب، باعث گندیدگی؛باد باعث پلاسیدگی؛
و آفتاب باعث پوسیدگی و از بین رفتن طراوتش میشود!
بنده بودن یعنی همین،یعنی بند به خدا بودن،
که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در فساد ما مؤثر خواهند بود.
پول، قدرت، شهرت و زیبایی، تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است..
اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما میشود.