لطایفی حکیمانه(۸)
08 بهمن 1398 توسط موسسه قرآنی نیایش
مردی نزد فقیهی رفت وگفت: ای عابد سوالی دارم، عابد گفت بگو گفت:نمازخودم را شکستم عابد گفت دلیلش چه بود؟ مردگفت:هنگام اقامه نماز دیدم دزدی کفش هایم را ربود و فرار کرد برآن شدم که نماز بشکنم و کفشم را از دزد بگیرم و حال میخواهم بدانم که کارم درست است یا… بیشتر »